کیانکیان، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

کیان جونی

لباس کوچولو

کیان شیطون ما از اونجایی که دوست دار ه لباس جدید تنش کنه یکدفعه متوجه شدم تمام لباسهایی که دایی امیدش از مسافرتی که رفته بود براش سوغاتی آورده بودو از توی کمدش بیرون ریخته و به من گفت که تنش کنم اونم لباسهایی که اندازش نبود و برای نی نی بودو منم از روی اجبار تنش کردم اصرار داشت روی هم روی هم تن کنه خلاصه من تنش کردم و بهش پیشنهاد دادم بره جلوی آینه و خودشو ببینه استقبال کرد و دوید جلوی آینه منم دوربین و برداشتم وازش خواستم قشنگ بایسته تا عکس بگیرم.ای شیطون بلای مامان و بابا .       ...
26 دی 1390

چوب بازی

کیان جیگر مامان و بابا طبق معمول دیشب شیطون بلا شده بود و کلی من و بابا علی رو سرگرم کرد.منم از ش یه عالمه عکس گرفتم . ٢ تا چوب که تابستان از باغ پدربزرگش(بابا حبیبی) اورده بود پیدا کرده و باهاشون کلی شیطنت می کنه می زنه روی توپ بادیهاش روی مبل و صداهای جور واجور از خودش در می یاره .می گه بریم خونه بابایی و هاپو ها رو دعوا کنیم با چوب ها.خلاصه با چوباش کلی حال می کنه.آقا پسر ما دیگه با اسباب بازیهاش زیاد کاری نداره چند هفته ای هست با چرخ گوشت و آب میوه گیری و پلوپز و ... بازی می کنه که دو روزی هست به خاطر وجود چوبها فراموش شده خدا رو شکر.              ...
4 دی 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کیان جونی می باشد